ملذلغتنامه دهخداملذ. [ م َ ] (ع مص ) دروغ گفتن . (تاج المصادربیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نیزه زدن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الا
ملذلغتنامه دهخداملذ. [ م َ ل َ ] (ع مص ) آمیخته و مختلط شدن تاریکی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِمص ) آمیزش تاریکی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
ملذلغتنامه دهخداملذ. [ م َ ل َذذ ] (ع ص ) مزه دار و خوشمزه . ج ، مَلاذّ. (ناظم الاطباء). || (اِ) موضع لذت . ج ، مَلاذّ. (از اقرب الموارد) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ملزلغتنامه دهخداملز. [ م َ ] (ع مص ) بردن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ): ملز به ملزاً؛ برد آن را. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || درنگ کردن و سپس ماندن . (آنندراج ) (از م
ملزلغتنامه دهخداملز. [ م َ ل ِ ] (ع ص ) مرد سخت پی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ملزلغتنامه دهخداملز. [ م ِ ل َزز ] (ع ص ) مرد سخت خصومتگر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء): رجل ملز؛ مرد شدیدالخصومه و طالب آن . و گویند: هو ملز فی خصوماته . و همچن
ملظلغتنامه دهخداملظ. [ م ُ ل َظظ ] (ع ص ) لازم الاجرا و کردنی . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به الظاظ شود.
ملظلغتنامه دهخداملظ. [ م ُ ل ِظظ ] (ع ص ) مبرم و الحاح کننده در سؤال . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ستیهنده . || لازم گیرنده . (ناظم الاطباء). و رجوع به الظاظ شود.- مل
ملذاتلغتنامه دهخداملذات . [ م َ ل َذْ ذا ] (ع اِ) ج ِ مَلَذَّة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به ملذة و مَلاذّ شود.
ملذانلغتنامه دهخداملذان . [ م َ ل َ ] (ع ص ) آنکه نصیحت پیدا کند و بدی پنهان دارد. مَلَذانی ّ. مَلاذانی ّ. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ملذذلغتنامه دهخداملذذ. [ م ُ ل َذْ ذِ ] (ع ص ) خوشمزه کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد).
ملذاتلغتنامه دهخداملذات . [ م َ ل َذْ ذا ] (ع اِ) ج ِ مَلَذَّة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به ملذة و مَلاذّ شود.
ملذانلغتنامه دهخداملذان . [ م َ ل َ ] (ع ص ) آنکه نصیحت پیدا کند و بدی پنهان دارد. مَلَذانی ّ. مَلاذانی ّ. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ملذذلغتنامه دهخداملذذ. [ م ُ ل َذْ ذِ ] (ع ص ) خوشمزه کننده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب الموارد).