ملازگردلغتنامه دهخداملازگرد. [ م َ گ ِ ] (اِخ ) ثغری است [ به ارمینیه ] بر روی رومیان و مردمانی جنگی و جایی با نعمت . (حدود العالم ). ملاذجرد. ملازگرد. نام شهری در ارمنستان که بنای
ملاذگردلغتنامه دهخداملاذگرد. [ م َ گ ِ ] (اِخ ) ملازگرد. ملازجرد. ملاذجرد. ملاسگرد. منازجرد. رجوع به ملازگرد شود.
ملازجردلغتنامه دهخداملازجرد. [ م َ ج ِ ] (اِخ ) ملازگرد. ملاذجرد. ملاذگرد. منازجرد. ملاسگرد : سلطان از اخلاط به جانب ملازجرد آمد. (جهانگشای جوینی ). و رجوع به ملازگرد شود.
منازگردلغتنامه دهخدامنازگرد. [ م َ گ ِ ] (اِخ ) شهری بوده به جزیره که موصل باشد و نسبت به او منازی ، و منازجرد معرب آن است . (انجمن آرا) (آنندراج ). نسبت بدان منازی و منازگردی است
ملازجردلغتنامه دهخداملازجرد. [ م َ ج ِ ] (اِخ ) ملازگرد. ملاذجرد. ملاذگرد. منازجرد. ملاسگرد : سلطان از اخلاط به جانب ملازجرد آمد. (جهانگشای جوینی ). و رجوع به ملازگرد شود.
پادیشنگلغتنامه دهخداپادیشنگ . [ ](اِخ ) نهری است به بتلیس در ایالت موش به قضای ملازگرد و با رود زرد متحد میشود و به رود مراد میریزد.
ملاذجردلغتنامه دهخداملاذجرد. [ م َ ج ِ ] (اِخ ) ملاذگرد. ملازجرد. ملازگرد. ملاسگرد. منازگرد. و رجوع به ملازگرد شود.
منازجردلغتنامه دهخدامنازجرد. [ م َ ج ِ ] (اِخ ) شهر معروفی است در میان خلاط و بلاد الروم از ارمنستان . (از معجم البلدان ). منازجرد یا ملازگرد و ملازجرد هر سه یکی است . (از حاشیه ٔ