ملاحملغتنامه دهخداملاحم . [ م ُ ح َ ] (ع ص ) رسن محکم تافته . (مهذب الاسماء): حبل ملاحم ؛ رسن سخت تافته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || پیوسته شد
ملاحملغتنامه دهخداملاحم . [ م َ ح ِ ] (ع اِ) ج ِ مَلحَمة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : سباع و نسور و ضباع را از کشتگان آن ماتم و خستگان آن ملاحم عیدی بنوا و
ملاحمةلغتنامه دهخداملاحمة. [ م ُ ح َ م َ ] (ع مص ) چیزی را به چیزی وادوسانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). برچفسانیدن دو چیز با هم .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). چسباندن
ملاحمةلغتنامه دهخداملاحمة. [ م ُ ح َ م َ ] (ع مص ) چیزی را به چیزی وادوسانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). برچفسانیدن دو چیز با هم .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). چسباندن
اسماعیللغتنامه دهخدااسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن مهران بن محمدبن ابی نصر زید سکونی . برادر عیسی بن مهران . از فقهای شیعه و کتاب الملاحم از اوست . (ابن الندیم ). مؤلف تنقیح المقال گ
ابوداودلغتنامه دهخداابوداود.[ اَ وو ] (اِخ ) حاجی خلیفه در مواضع مختلفه از کتاب کشف الظنون کتب ذیل را به ابوداود نسبت می کند و معلوم نیست که این ابوداود، ابوداود سجستانی و یا غیر ا