26 فرهنگ

2780 مدخل


ترجمه مقاله

مقیاس

meqyās

آنچه با آن اندازۀ چیزی را معین کنند؛ اندازه؛ آلت سنجش.

سنجه، پیمانه

۱. قاعده، معیار، ملاک
۲. اندازه، تعداد، حد، مقدار، میزان
۳. واحد
۴. نمونه
۵. اشل

basis, criterion, gauge, measure, measurement, scale, yardstick