مغنلغتنامه دهخدامغن . [ م َ ] (معرب ،اِ) یکی از مواد شیمیایی (بی اکسید منگنز) که در ساختن لعاب قهوه ای به کار می رود. مغن در کوههای اطراف تهران و نایین وجود دارد. (از فرهنگ فار
مغنلغتنامه دهخدامغن . [ م ُ غ ِن ن ] (ع ص ) رودبار بسیارعلف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مقنیگویش اصفهانی تکیه ای: mogani / čâhkan طاری: moqani طامه ای: moqani طرقی: moqanni / čâhken کشه ای: moqani نطنزی: čâhken / moqani
مُقْنِعِيفرهنگ واژگان قرآنسر بلند کرده ها ( در اصل مقنعین بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است )