مقلدات الشعرلغتنامه دهخدامقلدات الشعر. [ م ُ ق َل ْ ل َ تُش ْ ش ِ ] (ع اِ مرکب ) اشعار باقیمانده در زمانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مقلاتلغتنامه دهخدامقلات . [ م ِ] (ع اِ) مقلاة. تابه . تاوه . روغن داغ کن . ماهی سرخ کن . ماهی تابه . ج ، مقالی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
مقلاتلغتنامه دهخدامقلات . [ م ِ ] (ع ص ) شتر ماده که یکبار زاید و سپس آن بارنگیرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || امراءة مقلات ؛ زنی که کودکش ف
مجلداتلغتنامه دهخدامجلدات . [ م ُ ج َل ْ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مجلدة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کتابهای جلد شده . || چندین جلد از یک کتاب . (ناظم الاطباء) : اگر در تقریر محاسن ا
مقعداتلغتنامه دهخدامقعدات . [ م ُ ع َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مقعدة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مقعدة شود. || غوکها. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
نصیبلغتنامه دهخدانصیب . [ ن ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ریاح مکنی به ابومحجن ، مولی عبدالعزیزبن مروان ، از شعرای فحل عرب است ، وی سیاه و غلام راشدبن عبدالعزی کنانی و در حضور عبدالعزیزبن
لیلیلغتنامه دهخدالیلی . [ ل َ لا ] (اِخ ) الاخیلیة بنت عبداﷲبن الرحال بن شداد الاخیلیة یا رحّالة. از شاعرات مولدات عرب صدر اسلام است و او را دیوانی است مشروح . توبةبن الحمیر دلب
جلال الدین دوانیلغتنامه دهخداجلال الدین دوانی . [ ج َ لُدْ د ن ِ دَ ] (اِخ ) محمدبن اسعد یا سعدالدین اسعد یا محمد اسعدبن سعدالدین اسعد کازرونی صدیقی از حکما و متکلمین بزرگ است که درهمه ٔ عل
ابوهلاللغتنامه دهخداابوهلال . [ اَ هَِ ] (اِخ ) عسکری . حسن بن عبداﷲبن سهل بن سعیدبن یحیی بن مهران ابوهلال اللغوی العسکری . یاقوت در معجم الأدباء آرد که ابوطاهر سلفی گفت ابواحمد (
ظهیرالدینلغتنامه دهخداظهیرالدین . [ ظَ رُدْ دی ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن الامام ابوالقاسم زیدبن محمدبن الحسین البیهقی . او یکی از علمای مشهور قرن ششم هجری است ، و در حدود سنه ٔ 490 هَ