مقابرلغتنامه دهخدامقابر. [ م َ ب ِ ] (ع اِ) ج ِ مقبرة. (دهار) (ترجمان القرآن ). ج ِ، مقبرة، گورستان . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) : ألهیکم التکاثر. حتی زرتم ا
مقابر قریشلغتنامه دهخدامقابر قریش . [ م َ ب ِ رِ ق ُ رَ ] (اِخ ) مقبره ای است در بغداد و قبر موسی بن جعفر (ع ) در همین جاست . منصور چون شهر بغداد بنا کرد این محل را مقبره قرار داد. (ا
مقابرالشهداءلغتنامه دهخدامقابرالشهداء. [ م َ ب ِ رُش ْ ش ُ هََ ] (اِخ ) در مصر است و جمعی از مصریان بدانجا مدفونند و اینان زبیری بوده اند و به زمان مروان بن حکم در جنگ با لشکر وی کشته ش
مقابرالشهداءلغتنامه دهخدامقابرالشهداء. [م َ ب ِ رُش ْ ش ُ هََ ] (اِخ ) در بغداد است . پس از پل باب حرب به سوی قبله و در جانب چپ راه دیده می شود. (از معجم البلدان ). و رجوع به قاموس الاع
مقابر قریشلغتنامه دهخدامقابر قریش . [ م َ ب ِ رِ ق ُ رَ ] (اِخ ) مقبره ای است در بغداد و قبر موسی بن جعفر (ع ) در همین جاست . منصور چون شهر بغداد بنا کرد این محل را مقبره قرار داد. (ا
مقابرالشهداءلغتنامه دهخدامقابرالشهداء. [ م َ ب ِ رُش ْ ش ُ هََ ] (اِخ ) در مصر است و جمعی از مصریان بدانجا مدفونند و اینان زبیری بوده اند و به زمان مروان بن حکم در جنگ با لشکر وی کشته ش
مقابرالشهداءلغتنامه دهخدامقابرالشهداء. [م َ ب ِ رُش ْ ش ُ هََ ] (اِخ ) در بغداد است . پس از پل باب حرب به سوی قبله و در جانب چپ راه دیده می شود. (از معجم البلدان ). و رجوع به قاموس الاع
میز پیشکش‌هاoffering tableواژه‌های مصوب فرهنگستانمیزی در مقابر شخصی دوره‌های فراعنه و یونانی‌ـ رومی مصر که در محلی قابل‌دسترس در پرستشگاه قرار می‌گرفت و کاهنان و بستگان متوفی پیشکش‌ها را بر روی آن قرار می‌دادن
قریشلغتنامه دهخداقریش . [ ق ُ رَ ] (اِخ ) (مقابر...) در بغداد است ، و آن مقابر باب التبن است ، و در آنها است قبر امام موسی کاظم بن جعفر صادق بن محمد باقربن علی زین العابدین بن ح
