مفشللغتنامه دهخدامفشل . [ م ِ ش َ ] (ع اِ) پرده ٔ هودج . || (ص ) آنکه در غیر قوم خود نکاح کند تا فرزند لاغر نیارد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج
کبارجهلغتنامه دهخداکبارجه . [ ] (ع اِ) مفشله . (تاج العروس ج 8 ص 59 س 10) و صاحب قاموس در ذیل مفشله آرد: کبارجه و کرش . رجوع به مفشله و کرش شود.
مشلحلغتنامه دهخدامشلح . [ م ُ ش َل ْ ل َ ] (ع اِ) جای جامه برکندن از حمام . (منتهی الأرب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). جامه کن حمام یعنی آن جای از حمام که جامه از بر می کنند.