مفالتةلغتنامه دهخدامفالتة. [ م ُ ل َ ت َ ] (ع مص ) ناگهان گرفتن کسی را. فِلات . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مصادف شدن با کسی . (از اقرب الموارد).
مَفَازَتِهِمْفرهنگ واژگان قرآنظفر يافتن و رسيدن به هدفشان - كاميابيشان (مفازة مصدر ميمي از فوز به معناي ظفر يافتن و رسيدن به هدف . و در عبارت "وَيُنَجِّي ﭐللَّهُ ﭐلَّذِينَ ﭐتَّقَوْاْ بِمَف
مالتهلغتنامه دهخدامالته . [ ت ِ ] (اِخ ) نام جزیره ای در بحرالروم واقع میان سیسیل و آفریقا. (از ناظم الاطباء). و رجوع به مالت شود.
مفالذةلغتنامه دهخدامفالذة. [ م ُ ل َ ذَ ] (ع مص ) سخن بر یکدیگر افکندن . (منتهی الارب ). سخن آوری کردن با کسی . (از ناظم الاطباء). با کسی طرح سخن افکندن . (از اقرب الموارد).
مالتهلغتنامه دهخدامالته . [ ت ِ ] (اِخ ) نام جزیره ای در بحرالروم واقع میان سیسیل و آفریقا. (از ناظم الاطباء). و رجوع به مالت شود.
مفالذةلغتنامه دهخدامفالذة. [ م ُ ل َ ذَ ] (ع مص ) سخن بر یکدیگر افکندن . (منتهی الارب ). سخن آوری کردن با کسی . (از ناظم الاطباء). با کسی طرح سخن افکندن . (از اقرب الموارد).