لغتنامه دهخدا
مغند. [ م ُ غ ُ ] (اِ) گلوله .(از جهانگیری ). غلوله . (فرهنگ رشیدی ). به معنی گلوله باشد مطلقاً. (برهان ). به معنی گلوله باشد یعنی هرچیز گرد و مدور. || گرهی را گویند که در میان گوشت می باشد و آن را غدد می گویند. (برهان ). چیزی را گویند که در میان گوشت به هم رسد و درد نکند و ب