ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ

مغز

maqz

۱. (زیست‌شناسی) بخش نرم و خاکستری‌رنگی که درون جمجمه قرار دارد؛ مخ.
۲. مادۀ چرب که میان استخوان جا دارد.
۳. آنچه در هستۀ میوه یا درون برخی میوه‌ها وجود دارد.
۴. [مجاز] اصل و حقیقت چیزی.
۵. [مجاز] سر.
۶. [مجاز] نخبه؛ بااستعداد؛ باهوش.
⟨ مغز تیره: (زیست‌شناسی) [قدیمی] = نخاع

۱. دماغ
۲. کله، سر، مخ
۳. دانه، هسته
۴. جوهر، اصل، لب ≠ پوست
۵. عقل
۶. فکر
۷. وسط، میان، درون

مغز

لغت‌نامه دهخدا

مغز. [ م َ ] (اِ) ماده ٔ عصبی که در جوف کله ٔ سرواقع شده و آن را پر کرده . (ناظم الاطباء). مخ . دماغ . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). دماغ . و با لفظ کافتن و خراشیدن و پریشان کردن و پریشان شدن و پریشان داشتن و در عطسه افکندن و در رعاف آوردن و در استخوان کردن و در استخوان کشیدن

ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ
خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما