مغروضلغتنامه دهخدامغروض . [ م َ ] (ع اِ) آب باران . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مغرودلغتنامه دهخدامغرود. [ م َ ] (اِ) به لغت بربری نوعی از کماة کوچک باشد. (برهان ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
مغرودلغتنامه دهخدامغرود. [ م ُ ] (ع اِ) نوعی از سماروغ . ج ، مغارید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). قسمی کماة. (بحر الجواهر). اسم نوعی از فُطر است . (مخزن الادویه ). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
مغیراتلغتنامه دهخدامغیرات . [ م ُ غ َی ْ ی ِ ] (ع ص ،اِ) چیزهای ناپایدار و قابل تغییر. (ناظم الاطباء).
مغیراتلغتنامه دهخدامغیرات . [ م ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مغیرة. غارت کنندگان . به غارت رفتگان . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : و العادیات ضبحاً. فالموریات قدحاً. فالمغیرات صبحاً . (قرآن 1/100-3).