لغتنامه دهخدا
مغرق . [ م ُ غ َرْ رَ ] (ع ص ) لجام مغرق بالفضة؛لگام به سیم آراسته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مُغرَق . (اقرب الموارد).پوشیده از زر یا سیم . سیم اندود. سیم کوفته . به زر و سیم یا گوهر آراسته . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا):<