مغتذملغتنامه دهخدامغتذم . [ م ُ ت َ ذِ ] (ع ص ) به حرص تمام خورنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). بسیار خورنده که هرچه یابد خورد. (ناظم الاطباء).
متذمرلغتنامه دهخدامتذمر. [ م ُ ت َ ذَم ْ م ِ ] (ع ص ) نکوهش کننده نفس خود را بر چیزی که فوت کند. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). نکوهش کننده ٔ خویشتن . (ناظم الاط
متذمملغتنامه دهخدامتذمم . [ م ُ ت َ ذَم ْ م ِ ] (ع ص ) ننگ دارنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). شرمنده و خجل و شرمسار. (ناظم الاطباء). و رجوع به تذمم شود.
متغذملغتنامه دهخدامتغذم . [ م ُ ت َ غ َذْ ذِ ] (ع ص ) بسیار خورنده که هر چه یابد خورد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || برنده و قطعکننده . (ناظم