معماریلغتنامه دهخدامعماری . [ م ِ ] (حامص ) بنایی و علم بنایی و شغل معمار. (ناظم الاطباء). عمل و شغل معمار. || آبادانی . آبادسازی : مصطفی آمده به معماری که دلم را خراب دیدستند. خا
معماریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام ی، مهندسی، آرشیتکتی، مهندسیساز کلاسیک، رومی بنایی، بساز و بفروشی
ساختمانفرهنگ فارسی طیفیمقوله: علیت ، سازه، بنا، عمارت، ابنیه، عمارات برج، آسمانخراش، [ساختمان بلند 209]، بلوک، مجتمع مسکونی اهرام مصر، عجایب هفتگانه کاخ، قصر، دربار، درگاه، قلعه، بارو
نقشة باستانشناختیarchaeological planواژههای مصوب فرهنگستاننقشهای که برای ثبت بقایای معماری، پدیدارها و جایمان افقی دستساختهها با توجه به نقشة محوطه ترسیم میشود و میتوان در آن جزئیات خاصی را در داخل محوطه نشان داد
ریگارهواژهنامه آزادآسیاب آبی ریگاره محمدیه شاهکار دوره پیش از اسلام با شماره 29778 در سال جاری در فهرست آثار ملی قرار گرفت. آسیاب آبی ریگاره نیز یکی دیگر از شاهکارهای معماری نائین
فراعنهلغتنامه دهخدافراعنه . [ ف َ ع ِ ن َ ] (اِخ ) ج ِ فرعون . (منتهی الارب ). و فرعون نامی است که بر پادشاهان مصر قدیم اطلاق شده است . (المنجد). سلاطین قدیم مصر فرعون لقب داشتند.
برش دالانیtransect 1واژههای مصوب فرهنگستانبرشی که با عرض کم در طول محوطۀ باستانشناختی ایجاد میشود، بهصورتیکه عناصر مختلف بافت معماری در آن آشکار شود