26 فرهنگ

7157 مدخل


معلوم کردن

۱. آشکار کردن، واضح کردن، محقق کردن، محرز کردن
۲. مبرهن کردن، ثابت کردن
۳. فاش کردن ≠ مستور ماندن، نامکشوف ماندن

ascertain, determine, pinpoint, prove, set