معلمانلغتنامه دهخدامعلمان . [ م ُ ع َل ْ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان طرود است که در بخش مرکزی شهرستان شاهرود واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3).
هارواردلغتنامه دهخداهاروارد. [ هارْ ] (اِخ ) دانشگاه هاروارد از قدیم ترین بنگاههای فرهنگی امریکاست که در کیمبریج در ایالت ماساچوست واقع است . و در بستن و چند جای دیگر نیز دانشگاهها
طاهر رمزیلغتنامه دهخداطاهر رمزی . [ هَِ رِ رَ ] (اِخ ) رئیس معلمین دانشکده ٔ صنایع شهر خرطوم ، در بخش «برادة». او راست : «دررالاستفادة، فی فن البرادة» این کتاب در مطبعة السلفیة (مصر)
دانشگاهلغتنامه دهخدادانشگاه . [ ن ِ ] (اِ مرکب ) دانشگه . محل دانش . جای دانش . جای علم . || اصطلاحاً مؤسسه ای که تعلیم درجات عالیه ٔ علوم و فنون و ادبیات و فلسفه و هنر کند. این ک
چاپلغتنامه دهخداچاپ . (اِ) طبع. باسمه . عملی است که بواسطه ٔ آن میتوان از روی یک نوشته چند نسخه ٔ شبیه به آن تهیه کرد. (لغات نو فرهنگستان ). طبع و باسمه و تافت و انطباع و تافتگ
دریلغتنامه دهخدادری .[ دَ ] (اِخ ) (زبان ...) زبان فارسی رسمی معمول امروزه . (یادداشت مرحوم دهخدا). زبان فارسی که نوشتن و سرودن بدان پس از اسلام در ایران رواج و رسمیت یافت .در