معضلاتلغتنامه دهخدامعضلات . [ م ُ ض ِ ] (ع اِ) مسائل مشکل . (منتهی الارب ). مشکلات . (آنندراج ) (غیاث ). کارهای دشوارو مسائل مشکل . (ناظم الاطباء). ج ِ معضلة. مسائل دشوار و فرو بس
معالات کردنلغتنامه دهخدامعالات کردن . [ م ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) با کسی در بلندی نبرد کردن . در بلندی با کسی یا چیزی رقابت کردن : و لشکری که بدان با روزگار معادات و با فلک معالات توان ک
معدلاتلغتنامه دهخدامعدلات . [ م ُ ع َدْ دَ ] (ع اِ) گوشه های خانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
معالاتفرهنگ انتشارات معین(مُ) [ ع . معالاة ] 1 - (مص ل .) با کسی در بلندی نبرد کردن ، معارضه کردن در بلندی . 2 - (اِمص .) ستیزه در بلندی .
مبهماتلغتنامه دهخدامبهمات . [ م ُ هََ ] (ع ص ، اِ) معضلات سخت . (از ذیل اقرب الموارد). کارهای دشوار. امور پیچیده و مشکل . || (اصطلاح دستور زبان ) کلماتی را گویند که کسی یا چیزی را
علیلغتنامه دهخداعلی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی اصفهانی باقولی ضریر، مشهور به جامع و مکنی به ابوالحسن . نحوی بود. او راست : 1- کشف المشکلات و ایضاح المعضلات فی علل القرآن
معضلةلغتنامه دهخدامعضلة. [ م ُ ض ِ ل َ ] (ع ص ) مسئله ٔ مشکل و دشوار و منه قول عمر اعوذ باﷲ من کل معضلة لیس لها ابوالحسن ، یرید علیا علیه السلام . ج ، معضلات . (ناظم الاطباء) (از