luckyدیکشنری انگلیسی به فارسیخوش شانس، خوشبخت، خوش اقبال، خوشحال، خوش یمن، خجسته، بختیار، بانوا، خوش قدم، سفیدبخت
برذونلغتنامه دهخدابرذون . [ ب ِذَ ] (ع اِ) ستور و اسب تاتاری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). قسمی است از چارپا از اسب پایین تر و از الاغ تواناتر. (از اقرب الموارد). ج ، براذین . (من