مزدهیلغتنامه دهخدامزدهی . [ م ُ دَ ها ] (ع ص ) مغرور. خودپسند. متکبر. (ناظم الاطباء). تکبر کننده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || سبک و سهل دارنده . سبک و سهل دا
lucidityدیکشنری انگلیسی به فارسیروشنایی، وضوح، دوره سلامتی و هوشیاری، روشن بینی، شفاف بودن، روشنی، اشکاری
مزدهیلغتنامه دهخدامزدهی . [ م ُ دَ ها ] (ع ص ) مغرور. خودپسند. متکبر. (ناظم الاطباء). تکبر کننده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || سبک و سهل دارنده . سبک و سهل دا
باب الزهومهلغتنامه دهخداباب الزهومه . [ بُزْ زَ م َ ] (اِخ ) یکی از ده دروازه ٔ قصر المعزلدین اﷲ در مصر : ... و این حرم را ده دروازه است بر روی زمین هر یک رانامی بدین تفصیل غیر از آنکه
باب السریجلغتنامه دهخداباب السریج . [ بُس ْ س َ ] (اِخ ) یکی از ده دروازه ٔ قصر المعزلدین اﷲ در مصر : ... و این حرم را ده دروازه است بر روی زمین هر یک را نامی بدین تفصیل غیر از آنکه د
باب السریهلغتنامه دهخداباب السریه . [ بُس ْ س َ ری ی َ ] (اِخ ) یکی از ده دروازه ٔ قصر المعزلدین اﷲ در مصر : ... و این حرم را ده دروازه است بر روی زمین هر یک را نامی بدین تفصیل غیراز
جامع ازهرلغتنامه دهخداجامع ازهر. [ م ِ ع ِ اَ هََ ] (اِخ )مسجد معروف قاهره است این اولین جامعی است که در قاهره بنا گردیده همچنانکه جامع عمروبن عاص اولین جامعبود که در فسطاط بنا شد. ج