معزبلغتنامه دهخدامعزب . [ م ُ زِ ] (ع ص ) طالب گیاه و آنکه به گیاه عازب رسیده باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). طالب آب و گیاه دوردست وآنکه به آب و گیاه دوردست رسیده باشد. ج ، مع
معزبلغتنامه دهخدامعزب . [ م ُ ع َزْ زَ ] (ع ص ) آنکه او را از خانه دور کرده باشند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مآزبلغتنامه دهخدامآزب . [ م َ زِ ] (ع اِ) ج ِ مِئزاب . (منتهی الارب ذیل ازب ). رجوع به مئزاب و مآزیب شود.
معزبن بادیسلغتنامه دهخدامعزبن بادیس . [م ُ ع ِزْ زِ ن ِ ] (اِخ ) ابن منصور صنهاجی (398-454 هَ . ق .) از ملوک دولت صنهاجیه در افریقیه است . در منصوریه (از اعمال افریقیه ) ولادت یافت و پ
معزبةلغتنامه دهخدامعزبة. [ م ِ زَ ب َ ] (ع اِ) داه . (منتهی الارب ). داه و کنیز. (ناظم الاطباء). کنیز. (از اقرب الموارد). || زن مرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموار
معزبةلغتنامه دهخدامعزبة. [ م ُ ع َزْ زِ ب َ ] (ع اِ) زن مرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
معزبن بادیسلغتنامه دهخدامعزبن بادیس . [م ُ ع ِزْ زِ ن ِ ] (اِخ ) ابن منصور صنهاجی (398-454 هَ . ق .) از ملوک دولت صنهاجیه در افریقیه است . در منصوریه (از اعمال افریقیه ) ولادت یافت و پ
معزبةلغتنامه دهخدامعزبة. [ م ِ زَ ب َ ] (ع اِ) داه . (منتهی الارب ). داه و کنیز. (ناظم الاطباء). کنیز. (از اقرب الموارد). || زن مرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموار
معزبةلغتنامه دهخدامعزبة. [ م ُ ع َزْ زِ ب َ ] (ع اِ) زن مرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
تمیملغتنامه دهخداتمیم . [ ت َ ] (اِخ ) ابن المعزبن بادیس الصنهاجی (422-501 هَ . ق )، از ملوک دولت صنهاجیه است وی از جانب پدر به ولایت مهدیه رسید (445 هَ .ق ) و سپس در سال 454 هَ
صنهاجیلغتنامه دهخداصنهاجی . [ ص ُ ] (اِخ ) تمیم بن معزبن بادیس صنهاجی از پادشاهان صنهاجیه ٔ افریقا است ، وی بسال 422 هَ . ق . در منصوریه (افریقا) تولد یافت و بسال 445 از جانب پدر