26 فرهنگ

10266 مدخل


معتاد

mo'tād

کسی که به کاری یا چیزی عادت کرده؛ عادت‌گیرنده.

بنگ

۱. آمخته، اخت، خوگر، خوگیر، مالوف، مانوس
۲. افیونی، تریاکی، وافوری، افیونخور

addict, dependent, confirmed, freak, given, fiend, oholic _, junky, user