معامللغتنامه دهخدامعامل . [ م َ م ِ ] (ع اِ) (عربی جدید) ج ِ مَعمَل . کارخانه ها. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). ج ِ مَعمَل ، موضع عمل . (از المنجد).
معامللغتنامه دهخدامعامل . [ م ُ م ِ ] (ع ص ) معامله کننده ... و به معنی خرید و فروخت کننده . (غیاث ) (آنندراج ). معامله کننده و خرید و فروخت نماینده . (ناظم الاطباء). سوداگر. آنک
معاملهلغتنامه دهخدامعامله . [ م ُ م َ ل َ /م ُ م ِ ل ِ ] (از ع ، اِمص ) با هم عمل کردن و کار کردن . (غیاث ) (آنندراج ). || داد و ستد کردن . بازارگانی کردن . سوداگری کردن . (یادداش