مطیرلغتنامه دهخدامطیر. [ م َ ] (ع اِ) باران . (غیاث ). باران و جای باران رسیده . (آنندراج ). مکان مطیر؛ جای باران رسیده . (منتهی الارب ). ممطور و یقال یوم ماطر و مطیر و ممطور؛ ی
مطیرةلغتنامه دهخدامطیرة. [ م َ رَ ] (ع ص ) مؤنث مطیر. لیلة مطیرة؛ شبی بارانی . (مهذب الاسماء). و رجوع به مطیر شود.
مطیریلغتنامه دهخدامطیری . [ م ُطْ طَی ْ را ] (ع اِ) دعائی است مر کودکان را چون باران خواهند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
علی مطیرفیلغتنامه دهخداعلی مطیرفی . [ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) ابن نقی بن احمدبن زین العابدین بن ابراهیم بن صقربن ابراهیم مهاشری مطیرفی احسایی . رجوع به علی احسایی شود.
علی مطیریلغتنامه دهخداعلی مطیری . [ ع َ ی ِ م ُ طَ ] (اِخ ) ابن ظاهر مطیری اسدی حلی . رجوع به علی حلی شود.
مطیرةلغتنامه دهخدامطیرة. [ م َ رَ ] (ع ص ) مؤنث مطیر. لیلة مطیرة؛ شبی بارانی . (مهذب الاسماء). و رجوع به مطیر شود.
مطیریلغتنامه دهخدامطیری . [ م ُطْ طَی ْ را ] (ع اِ) دعائی است مر کودکان را چون باران خواهند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
علی مطیریلغتنامه دهخداعلی مطیری . [ ع َ ی ِ م ُ طَ ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکر مطیری . فقیه و از علمای بنی مطیر بود. وی در سال 1084 هَ .ق . در زیدیة از شهرهای یمن درگذشت . او راست :
علی مطیرفیلغتنامه دهخداعلی مطیرفی . [ ع َ ی ِ ؟ ] (اِخ ) ابن نقی بن احمدبن زین العابدین بن ابراهیم بن صقربن ابراهیم مهاشری مطیرفی احسایی . رجوع به علی احسایی شود.
علی مطیریلغتنامه دهخداعلی مطیری . [ ع َ ی ِ م ُ طَ ] (اِخ ) ابن ظاهر مطیری اسدی حلی . رجوع به علی حلی شود.