مطویاتلغتنامه دهخدامطویات . [ م َ وی یا ] (ع ص ، اِ) چیزهای پیچیده شده . (غیاث ) (آنندراج ). ج ِ مطویه . (ناظم الاطباء) : و ماقدروا اﷲ حق قدره و الارض جمیعاً قبضته یوم القیمة و ال
مَطْوِيَّاتٌفرهنگ واژگان قرآنبه هم پیچیده شده (منظور از "و السموات مطويات بيمينه " اين است که در آن روز سببهاي زميني و آسماني از سببيت ميافتند ، و ساقط ميشوند و آن روز اين معنا ظاهر ميگردد
مغویاتلغتنامه دهخدامغویات . [ م ُ غ َوْ وَ ] (ع اِ) ج ِ مُغَوّاة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به مغواة شود.
مقویاتلغتنامه دهخدامقویات . [ م ُ ق َوْ وی ] (ع ص ، اِ) چیزهایی که قوت و توانایی می دهد و توانا می کند. || داروهایی که برقوت و توانایی می افزاید. (ناظم الاطباء). و رجوع به مقوی شو
مطویةلغتنامه دهخدامطویة. [ م َ وی ی َ ] (ع ص ) تأنیث مطوی . ج ،مطویات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از ناظم الاطباء). بئر مطویة؛ چاه بناشده و نوردیده شده از سنگ . (ناظم الاطباء
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م ِ ] (اِخ ) ابن علی بن ثابت بن احمدبن مهدی الخطیب . مکنی به ابوبکر و معروف به خطیب بغدادی . او خطیبی حافظ و یکی از مشاهیر ائمه ٔ ادب و بسیار تصنیف و
مَطْوِيَّاتٌفرهنگ واژگان قرآنبه هم پیچیده شده (منظور از "و السموات مطويات بيمينه " اين است که در آن روز سببهاي زميني و آسماني از سببيت ميافتند ، و ساقط ميشوند و آن روز اين معنا ظاهر ميگردد
مغویاتلغتنامه دهخدامغویات . [ م ُ غ َوْ وَ ] (ع اِ) ج ِ مُغَوّاة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). و رجوع به مغواة شود.