مطفلغتنامه دهخدامطف . [ م ُ طِف ف ] (ع ص ) واقعشونده . || صادرشونده . || ممکن . || نزدیک شونده . (ناظم الاطباء).
مطفاةلغتنامه دهخدامطفاة. [ م ُ ] (ع ص )که گرمی آن نشسته باشد. که حرارت آن کاسته شده باشد: مثل النورةالغیر المطفاة. (کتاب دوم قانون ابوعلی سینا ص 148، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
مطفحةلغتنامه دهخدامطفحة. [ م ِ ف َ ح َ ] (ع اِ) کفگیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (دهار) (ناظم الاطباء). مغرفة؛ که بدان کف از دیگ برگیرند. (از اقرب الموارد).
مطفحلغتنامه دهخدامطفح . [ م ُ طَف ْ ف ِ ] (ع ص ) آن که لبریز میکند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تطفیح شود.
مطفاةلغتنامه دهخدامطفاة. [ م ُ ] (ع ص )که گرمی آن نشسته باشد. که حرارت آن کاسته شده باشد: مثل النورةالغیر المطفاة. (کتاب دوم قانون ابوعلی سینا ص 148، یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
مطفحةلغتنامه دهخدامطفحة. [ م ِ ف َ ح َ ] (ع اِ) کفگیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء) (دهار) (ناظم الاطباء). مغرفة؛ که بدان کف از دیگ برگیرند. (از اقرب الموارد).
مطفحلغتنامه دهخدامطفح . [ م ُ طَف ْ ف ِ ] (ع ص ) آن که لبریز میکند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تطفیح شود.
مطفحلغتنامه دهخدامطفح . [ م ُطْ طَ ف ِ ] (ع ص ) آن که کف برمیگیرد از سر دیگ . (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به طفا شود.