مطالباتلغتنامه دهخدامطالبات . [ م ُ ل َ / ل ِ ] (ع اِ) ج ِ مطالبه . طلب ها که از کسان دارند. مالها که نزد دیگر کسان به قرض دارند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || طلب کردنها : راه م
مطالبتلغتنامه دهخدامطالبت . [ م ُ ل َ / ل ِ ب َ ] (از ع ، اِمص ) طلب کردن و خواستن و خواهان شدن . خواستن حقی . مطالبة. مطالبه : و من بنده را بر مجالست و دیدار و مذاکرات و گفتار ای
سهام عادی،سهام2equities2,ordinary share, common stockواژه‌های مصوب فرهنگستاندر مباحث حقوقی، مطالبات مالکان یا وام‌دهندگان در ارتباط با دارایی‌های یک شرکت * در بریتانیا و فرانسه به آن سهام عادی (ordinary share (en.), action ordinavie (fr
پاسخ‌دهیresponsivenessواژه‌های مصوب فرهنگستانواکنش سریع و توأم با گشاده‌رویی و احساس مسئولیت فرد یا سازمان به مطالبات
تأثیر بینافردیinterpersonal influenceواژه‌های مصوب فرهنگستانفشار اجتماعی مستقیم از طرف یک فرد یا گروه بر فرد یا گروه دیگر که از طریق مطالبات و تهدیدها از یک سو و وعدة پادش یا تأیید اجتماعی از سوی دیگر اعمال می‌شود
حقِّ ممتاز بازگردانیsalvage lienواژه‌های مصوب فرهنگستاننوعی حق ممتاز دریایی که برای بازگردان نسبت به کشتی یا کالاهای آن در روند بازگردانی تا زمان وصول مطالبات محفوظ است
