مضرطلغتنامه دهخدامضرط. [ م َ رِ ] (ع اِ) اِست . کون . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : فمضرط الموسر عرنینه و معطس المفلس مفساه .؟ (از مرزبان نامه ص 181).
مضرطلغتنامه دهخدامضرط. [ م ُ ض َرْ رِ / م ُ رِ ] (ع ص ) آنکه کسی را بگوزاند و کاری کند که وی تیز دهد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آنکه برای مضحکه از د
مضرتلغتنامه دهخدامضرت . [ م َ ض َرْ رَ ] (ع اِ) زیان و ضرر و گزند و نقصان و خسارت و آسیب و آزار و اذیت و زحمت . (ناظم الاطباء) : و مضرت دانه ٔ وی آن است که اندکی صداع آورد. (الا