26 فرهنگ

2691 مدخل


ترجمه مقاله

مصون

masun

حفظ‌شده؛ نگه‌داری‌شده.

ایمن، بری، حفظشده، درامان، محفوظ، نگاهداشته

all right, immune, invulnerable, sacred, safe, secure