مصاحباتلغتنامه دهخدامصاحبات . [ م ُ ح َ / ح ِ ] (از ع ، اِ)ج ِ مصاحبت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مصاحبت شود.
مصاحبتفرهنگ مترادف و متضادصحبت، مراوده، مصاحبه، همدمی، همرازی، همراهی، همزانویی، صحبت، همسخنی، همصحبتی، همنشینی
مصاحاتلغتنامه دهخدامصاحات . [ م ُ ] (ع اِ) چرمهای شتربچگان که گیاه پر کرده دارند تا ناقه گمان برد که بچه ٔ اوست . (منتهی الارب ). پوست شتربچگان آگنده از کاه و جز آن که برای ماده ش