26 فرهنگ

1307 مدخل


ترجمه مقاله

مشکوک

maškuk

آن‌که یا آنچه در مورد آن به گمان بیفتند؛ مبهم؛ چیزی که دربارۀ آن شک پیدا شده؛ آنچه مورد شک باشد.

گمان انگیز، گمانیک، بدگمان

۱. دودل، مردد
۲. شبههزا، شبههناک، مشتبه
۳. بدگمان، مظنون
۴. شکاک، ظنین

doubtful, dubious, equivocal, fishy, mistrustful, questionable, shaky, suspect, suspicious