مشهدفرهنگ انتشارات معین(مَ هَ) [ ع . ] (اِ.)1 - شهاد ت گاه ،محل شهادت . 2 - محل حضور، جای حاضر شدن مردم . ج . مشاهد.
مشهدیفرهنگ انتشارات معین( ~ .) (ص نسب .) منسوب به مشهد. 1 - مردم مشهد. 2 - کسی که به زیارت مشهد مقدس رفته .
رفتنلغتنامه دهخدارفتن . [ رَ ت َ ] (مص ) حرکت کردن . خود را حرکت دادن . (ناظم الاطباء). روان شدن از محلی به محل دیگر. (ازناظم الاطباء). خود را منتقل کردن از جایی به جایی . نقل ک
مشهدفرهنگ انتشارات معین(مَ هَ) [ ع . ] (اِ.)1 - شهاد ت گاه ،محل شهادت . 2 - محل حضور، جای حاضر شدن مردم . ج . مشاهد.
مشهدیفرهنگ انتشارات معین( ~ .) (ص نسب .) منسوب به مشهد. 1 - مردم مشهد. 2 - کسی که به زیارت مشهد مقدس رفته .