مشنلغتنامه دهخدامشن . [ م ِ ش َ ] (اِخ ) پیر. منجم فرانسوی (1744-1804م .). او در سالهای 1792 تا 1798 م . با «دلامبر» قوس نیمروزی دونکرک به بارسلون را برای معین کردن مقادیر متری
مشنلغتنامه دهخدامشن . [م َ ] (ع مص ) تازیانه زدن ، یا نوعی از تازیانه زدن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خراشیدن . (منتهی الارب ). خراشیدن روی . (ناظم
مشنجفرهنگ انتشارات معین(مِ شَ) (اِ.) = مشنگ : مگس سبز رنگی که روی گوشت می نشیند و از آن تغذیه می کند.
مشنجفرهنگ انتشارات معین(مِ شَ) (اِ.) = مشنگ : مگس سبز رنگی که روی گوشت می نشیند و از آن تغذیه می کند.