لغتنامه دهخدا
مشفقی . [م ُ ف ِ ] (اِخ ) بغدادی است و در خدمت مولانا لسانی بلکه مولانا را، بجای فرزند بود. بخدمت ارباب شعر رسیده و در قوافی وقوفی دارد. جواب مطلع کمال خجندی که :سرو دیوانه شده از هوس بالایش میرود آب که زنجیر نهد برپایش .گفته ، این غزل از اوست :</