ماثدلغتنامه دهخداماثد. [ ث ِ ] (ع ص ، اِ) طلایه . دیده بان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
latenciesدیکشنری انگلیسی به فارسیتأخیرها، پوشیدگی، نهفتگی، رکود، پنهانی، ناپیدایی، دوره کمون، دوره عکس العمل، مرحله پنهانی
ماثدلغتنامه دهخداماثد. [ ث ِ ] (ع ص ، اِ) طلایه . دیده بان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
طلایهلغتنامه دهخداطلایه . [ طَ ی َ / ی ِ ] (از ع ،اِ) جاسوس لشکر که پیش و پس را نگه دارد. گروهی که پیش فرستند تا از دشمن واقف شود. (منتخب اللغات ). پیش قراول . پیشرو لشکر. پیش جن