مشخصة باستانشناختیarchaeological signatureواژههای مصوب فرهنگستانوجه مشخصهای که بهکمک آن پدیدهای در مدارک باستانشناختی بازشناسی میشود
مشخصهدیکشنری فارسی به انگلیسیcharacter, characteristic, diagnostic, discriminating, earmark, feature, property