مشاورۀ جنسیsexual counseling, sex counselingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مشاوره و راهنمایی که مشاوران دربارۀ موضوعاتی نظیر مهار موالید و ناباروری و مشکلات جنسی به زوجین ارائه میکنند
مشاورۀ اجباریforced counselingواژههای مصوب فرهنگستانمشاورهای که فقط در مؤسساتی نظیر زندان قابل اجراست و عموماً بیفایده است
مشاورۀ ازدواجmarital counseling, marriage counselingواژههای مصوب فرهنگستانمشاورهای که عمدتاً به مسائلی مانند مسئولیتهای مشترک و وفاداری همسران و انتظارات آنها از یکدیگر میپردازد
مشاورۀ التقاطیeclectic counselingواژههای مصوب فرهنگستانمشاورهای که در آن آموزهها و یافتهها و روشهایی را از میان نظریههای متنوعِ موجود برمیگزینند و با یکدیگر ادغام میکنند و در عمل به کار میبرند
مشاورۀ بالینیclinical counselingواژههای مصوب فرهنگستانمشاورهای متمرکز بر مشکلات شخصی و هیجانی مُراجع با این هدف که او به خودپذیری (self-acceptance) بیشتر و تصمیمگیری مناسب و کارآمد در روابط بینِفردی برسد
مشاورۀ بحرانcrisis counselingواژههای مصوب فرهنگستانمشاورۀ سیار و حضوری و تلفنی که پس از وقوع بحران و بلایا به افراد نیازمند ارائه میشود
دودمانلغتنامه دهخدادودمان . (اِ مرکب ) دوده . سلسله . سلاله . نسل . (یادداشت مؤلف ). طایفه . (ناظم الاطباء). آل . (دهار) (ناظم الاطباء). صی . اسرة. (دهار). خانواده . (از برهان )
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) خالدی زنجانی (خواجه ) ملقب به صدرالدین و صدر جهان و چاویان . وزیر کیخاتوبن اباقا.صاحب حبیب السیر گوید: در جامعالتواریخ جلالی مسطور است ک
نواحی شهوتخیزerogenous zones, erotogenic zonesواژههای مصوب فرهنگستاناندامهای خارجی جنسی و نواحی مجاور که به تحریک حساساند و باعث ایجاد احساسات شهوانی میشوند
عقیقلغتنامه دهخداعقیق .[ ع َ ] (ع اِ) مهره ای است سرخ رنگ که در یمن یافته شود، و جنسی است از آن که در سواحل دریای روم خیزد، تیره رنگ مانند آب که از گوشت نمکزده رود و در آن خطوط
زبادلغتنامه دهخدازباد. [ زَ ] (ع اِ) عرقی و چرکی باشد که آن رااز میان پای جانوری گیرند و آن جانور بگربه مانند باشد لیکن سر او از سر گربه کوچکتر است و آن عرق بغایت خوشبوی میباشد