مشاورةلغتنامه دهخدامشاورة. [ م ُ وَ رَ ] (ع اِمص ) کنکاش .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). الحدیث : المشاورة من السنة؛ و الاستبداد من شیمة الشیطان . (منتهی الارب ) (ناظم
مشاورةلغتنامه دهخدامشاورة. [ م ُ وَ رَ ] (ع مص ) کنکاش کردن . (منتهی الارب ). مشورت کردن . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). مؤآمرة. سگالیدن . بایکدیگر رای زدن . مشورت کردن . (یادداش
مشاورة ژنشناختیgenetic counselingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مشاوره و راهنمایی خانوادهها که در آن متخصص ژنتیک احتمال و پیامدهای بروز بیماریهای ارثی را تحلیل میکند و در اختیار خانواده قرار میدهد متـ . مشاورة ژنتی
مشاور ژنشناختیgenetic counselorواژههای مصوب فرهنگستانهر متخصص سلامتی که برای کمک به خانوادهها در فهم اختلالات ژنشناختی/ ژنتیکی و حمایت از آنها تربیت میشود متـ . مشاور ژنتیکی