مسیردهی پویاdynamic routingواژههای مصوب فرهنگستانروند دائمی تصحیح مسیرها باتوجهبه تقاضا در سامانههای حملونقل تقاضامدار
قوس مسیردهkerb blisterواژههای مصوب فرهنگستانانحنایی در جدولبندی مسیر برای باریک کردن ورودی یا خروجی از میدان و تنظیم شعاع قوس گردش و سرعت وسایل نقلیه
مسردةلغتنامه دهخدامسردة. [ م ُ س َرْ رَ دَ ] (ع ص ) تأنیث مسرد: درع مسردة؛ زره دوخته یعنی حلقه های آن را در هم انداخته . (ناظم الاطباء).
غرقابلغتنامه دهخداغرقاب . [ غ َ ] (اِ مرکب ) غرق + آب . آب عمیق را گویند که نقیض پایاب است . (برهان قاطع). غرقاب به قلب اضافت به معنی آب عمیق . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). گرداب ک
ابوعلیلغتنامه دهخداابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) فضیل بن عیاض بن مسعودبن بشر تمیمی بالولاء الطالقانی الاصل الفندینی . مولد او به ابیورد و بقولی بسمرقند و منشاء وی ابیورد بود. و اصل ا
تشریفلغتنامه دهخداتشریف . [ ت َ ] (ع مص ) بزرگوار کردن . بزرگ قدر گردانیدن . (از اقرب الموارد). بزرگداشت . بزرگ داشتن . بزرگوار داشتن . حرمت داشتن . (یادداشت مرحوم دهخدا) : بوبشر
گانلغتنامه دهخداگان . (پسوند) مزید مؤخر نسبت و اتصاف است که در آخراسماء و صفات بجای موصوف درآید. شمس قیس در المعجم (چ مدرس رضوی ص 175) آرد: «حرف نسبت و تکریر اعداد و آن گاف و