مستقبلیاتلغتنامه دهخدامستقبلیات . [ م ُ ت َ ب ِ لی یا ] (ع ص ،اِ) حوادث آینده و زمانهای آینده . (ناظم الاطباء).
مستعلیاتلغتنامه دهخدامستعلیات . [ م ُ ت َ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستعلیة. حروفی که خواندن آنها زبان را به حنک اعلی بردارد، و بعضی نوشته اند که سر زبان به کام رود و آن هفت حرف است : صا
مستقبلینلغتنامه دهخدامستقبلین . [ م ُت َ ب ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستقبِل (در حالت نصبی و جری ). رجوع به مستقبل شود. || پیشوازکنندگان . (ناظم الاطباء). به پیشوازآیندگان . استقبال کنندگا
مستقلاتلغتنامه دهخدامستقلات . [ م ُ ت َ ق ِل ْ لا ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستقلة. رجوع به مستقلة و مستقل شود.- مستقلات عقلیه ؛ یکی از دو قسم دلیل عقلی است و آن مستقلاً از عقل بدست می آید
فال گیرلغتنامه دهخدافال گیر. (نف مرکب ) فالچی .فال گو. زاجر. (یادداشت بخط مؤلف ). شخصی که ادعای اخبار از مستقبلات کند به توسط احضار اموات و سؤال نمودن از ایشان ، و این مطلب در شر
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن یوسف بن علی بن یوسف الفهری اللَّبْلی النحوی ، مکنی به ابوجعفر. یکی از مشاهیر اصحاب شلوبین . وی از شلوبین و دبّاج و ابواسحاق البطلیوس
مستعلیاتلغتنامه دهخدامستعلیات . [ م ُ ت َ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستعلیة. حروفی که خواندن آنها زبان را به حنک اعلی بردارد، و بعضی نوشته اند که سر زبان به کام رود و آن هفت حرف است : صا
مستقبلینلغتنامه دهخدامستقبلین . [ م ُت َ ب ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستقبِل (در حالت نصبی و جری ). رجوع به مستقبل شود. || پیشوازکنندگان . (ناظم الاطباء). به پیشوازآیندگان . استقبال کنندگا