مستغفرلغتنامه دهخدامستغفر. [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استغفار. آمرزش خواهنده . (دهار) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به استغفار شود.
مستغفریلغتنامه دهخدامستغفری . [ م ُ ت َ ف ِ ] (اِخ ) جعفربن ابی علی محمد نسفی سمرقندی مکنی به ابوالعباس ، محدث و فقیه قرن پنجم هَ. ق . رجوع به ابوالعباس مستغفری در همین لغت نامه و
مستغفرینلغتنامه دهخدامستغفرین . [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستغفر (در حالت نصبی و جری ). طلب کنندگان آمرزش . آمرزش خواهان : الصابرین والصادقین و القانتین و المنفقین و المستغفرین
مستغفرینلغتنامه دهخدامستغفرین . [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستغفر (در حالت نصبی و جری ). طلب کنندگان آمرزش . آمرزش خواهان : الصابرین والصادقین و القانتین و المنفقین و المستغفرین
مستغفریلغتنامه دهخدامستغفری . [ م ُ ت َ ف ِ ] (اِخ ) جعفربن ابی علی محمد نسفی سمرقندی مکنی به ابوالعباس ، محدث و فقیه قرن پنجم هَ. ق . رجوع به ابوالعباس مستغفری در همین لغت نامه و
جعفرلغتنامه دهخداجعفر. [ ج َ ف َ ] (اِخ ) ابن محمدبن معتزبن محمدبن مستغفر نسفی مکنی به ابوالعباس . رجوع به ابوالفضل مستغفری در همین لغت نامه شود.