مستطیلیoblongواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که گوشههای آن معمولاً گرد باشد
مستطیلی باریکnarrowly oblongواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که طول آن سه برابر عرض باشد
مستطیلی بسباریکvery narrowly oblongواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که طول آن شش برابر عرض باشد
مستطیلی بسپخشیدهvery shallowly oblongواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که نسبت طول به عرض آن یک به دو باشد
مستطیلی بسپهنvery broadly oblongواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که نسبت طول به عرض آن یک به یک تا پنج به شش باشد
مستطیلی بسفروفشردهvery depressed oblongواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی به شکل مستطیل در گیاهان که نسبت طول به عرض آن یک به شش باشد
straight-lacedدیکشنری انگلیسی به فارسیمستطیلی، با تور محکم بسته، کرست بسته، شکمبند دار، محدود، در فشار