26 فرهنگ

347 مدخل


مستجاب

mostajāb

برآورده‌شده؛ اجابت‌شده؛ به‌اجابت‌رسیده؛ قبول‌شده.

اجابتشده، برآورده، پذیرفته، مقبول، پذیرفتهشده