مسافرآبادلغتنامه دهخدامسافرآباد. [ م ُ ف ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رودخانه بخش میناب شهرستان بندرعباس . واقع در 100هزارگزی شمال میناب . آب آن از رودخانه و راه آن مالرو است . (از ف
مظفرآبادلغتنامه دهخدامظفرآباد. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریوند است که در بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقع است و 169 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
مظفرآبادلغتنامه دهخدامظفرآباد. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) دهی از دهستان او اوغلی است که در بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع است و 207 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ماسورآبادلغتنامه دهخداماسورآباد. (اِخ ) از دیههای جرجان است . (از معجم البلدان ). به گمان من از قرای جرجان است . (از انساب سمعانی ). از دیههای حوزه ٔ قدیم گرگان است . (ترجمه ٔ مازندر
ماسورابادیلغتنامه دهخداماسورابادی . [ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ از روات حدیث است در یمن از عبدالرزاق استماع کرد و قاسم بن ابی حلیم قاضی جرجانی از وی روایت کند. (از کتاب الانساب ج 2 ص 83).
ماسورابادیلغتنامه دهخداماسورابادی . [ ] (ص نسبی ) منسوب است به ماسوراباد که به گمان من از قرای جرجان است . (از انساب سمعانی ). و رجوع به ماسوراباد شود.
مظفرآبادلغتنامه دهخدامظفرآباد. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) دهی از دهستان ریوند است که در بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقع است و 169 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
مظفرآبادلغتنامه دهخدامظفرآباد. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) دهی از دهستان او اوغلی است که در بخش حومه ٔ شهرستان خوی واقع است و 207 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ماسورآبادلغتنامه دهخداماسورآباد. (اِخ ) از دیههای جرجان است . (از معجم البلدان ). به گمان من از قرای جرجان است . (از انساب سمعانی ). از دیههای حوزه ٔ قدیم گرگان است . (ترجمه ٔ مازندر
ماسورابادیلغتنامه دهخداماسورابادی . [ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ از روات حدیث است در یمن از عبدالرزاق استماع کرد و قاسم بن ابی حلیم قاضی جرجانی از وی روایت کند. (از کتاب الانساب ج 2 ص 83).
ماسورابادیلغتنامه دهخداماسورابادی . [ ] (ص نسبی ) منسوب است به ماسوراباد که به گمان من از قرای جرجان است . (از انساب سمعانی ). و رجوع به ماسوراباد شود.