مصاحاتلغتنامه دهخدامصاحات . [ م ُ ] (ع اِ) چرمهای شتربچگان که گیاه پر کرده دارند تا ناقه گمان برد که بچه ٔ اوست . (منتهی الارب ). پوست شتربچگان آگنده از کاه و جز آن که برای ماده ش
مُسَافِحَاتٍفرهنگ واژگان قرآنزنان زنا كار (مسافحات به معناي زناني است که علنا زنا ميدهند ، و يار و دوست ميگيرند ، و آن زني هم که تنها يک دوست دارد جزء متخذات اخدان است ، و اضافه کرد که مردم
کپلرلغتنامه دهخداکپلر. [ ک ِ ل ِ ] (اِخ ) (1571 - 1630 م .) ریاضی دان و منجم مشهور ایتالیایی . وی در شانزدهم ماه مه 1571 در ویل (ووتمبرگ ) بدنیا آمد پدرش میخانه ٔ محقری داشت . و
سموئللغتنامه دهخداسموئل . [ س َ م َ ءَ ] (اِخ ) ابن یحیی بن عباس مغربی . از علماء و حکمای مغرب است که از بزرگان دانشمندان یهود بود. بعقیده ٔ ابن قفطی از اهل اندلس است و با پدرش ب
دانگلغتنامه دهخدادانگ . (اِ) شش یک چیزی . سدس چیزی . یک قسمت از شش قسمت چیزی . دانگی . دانق . (زمخشری ). یک بخش از شش بخش چیزی . یک ششم چیزی . یک حصه از شش حصه ٔ چیزی :- پنج دان
ابوالوفاءلغتنامه دهخداابوالوفاء. [ اَ بُل ْ وَ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن یحیی بن اسماعیل بن عباس بوزجانی از مردم بوزجان شهرکی بخراسان میان هرات و نیشابور. حاسب مشهور. یکی از ائمه ٔ مشاه
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عثمان ازدی مکنی به ابوالعباس و ملقب به ابن البناء از حکماء مملکت اسپانیا و علماء مائه ٔ هفتم هجریست در فنون معقول و مسموع لاسیما نجو