مسئلهفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. موضوع؛ مطلب.۲. پرسشی دربارۀ مسائل شرعی.۳. امر مشکل؛ معضل.۴. سؤال؛ پرسش.
مصالحلغتنامه دهخدامصالح . [ م َ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ مصلحة. نیکیها. (منتهی الارب ) (غیاث ) (ناظم الاطباء). ج ِ مصلحت به معنی صلاح و خیر کار. آنچه موجب آسایش و سود باشد. (از یادداشت م
مسئله، مسالهفرهنگ مترادف و متضاد۱. امر، کار، موضوع ۲. قضیه، مبحث، مطلب ۳. پرسش، سوال ۴. جریان، رویداد، ماجرا ۵. حاجت، خواسته، درخواست، نیاز ۶. مشکل، معضل، معما، دشواری