مزیت دوگوشیbinaural advantageواژههای مصوب فرهنگستانمزیت استفاده از دو گوش نسبت به یک گوش برای بهبود مکانیابی و درک صدا در محیط نوفهدار
مزیتلغتنامه دهخدامزیت . [ م َ ] (ع ص ) روغن دار؛ طعام مزیت ؛ طعام روغن دار. (منتهی الارب ). آنچه در آن روغن زیتون داخل کند. (از اقرب الموارد). روغن زیتون دار. طعام روغن زیتون دا
مزیتلغتنامه دهخدامزیت . [ م َ زی ی َ ] (ع اِمص ، اِ) مزیة. فضیلت و فزونی و برتری . ج ، مزایا. (ناظم الاطباء). افزونی و زیادت و فضیلت . (غیاث ). فضیلت . زیادتی . استعلاء. فضل . ا
مزیتلغتنامه دهخدامزیت . [ م َ ] (ع ص ) روغن دار؛ طعام مزیت ؛ طعام روغن دار. (منتهی الارب ). آنچه در آن روغن زیتون داخل کند. (از اقرب الموارد). روغن زیتون دار. طعام روغن زیتون دا