کانی مددلغتنامه دهخداکانی مدد. [ م َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاهیجان بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد واقع در 43هزارگزی باختر مهاباد و 13هزارگزی خاور شوسه ٔ خانه به نقده . ناحیه ای ا
مزدفرهنگ مترادف و متضاد۱. اجر، اجرت، بهره، پاداش، پاداشن، ثواب ۲. حقالعمل، حقالقدم، دسترنج، کرایه ۳. کارمزد، کمیسیون ۴. جزا، عوض، مکافات ۵. نصیب
اسپنسرلغتنامه دهخدااسپنسر. [ اِ پ ِ س ِ ] (اِخ ) هربرت . وی در قرن نوزدهم بزرگترین فیلسوف انگلیسی بشمار است . مولد او بسال 1820 م . پدر وجدّ وی معلم کتاب بودند. خود او هنگام تعلم
خوردنلغتنامه دهخداخوردن . [ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص ) از گلو فرودادن و بلعیدن غذا و طعام و جز آن . (ناظم الاطباء). اوباریدن . بلع کردن . اکل . تناول . جاویدن چیزی جامد. (یادداشت مو
ذوالنون بن ابراهیم مصریلغتنامه دهخداذوالنون بن ابراهیم مصری . [ ذُن ْ نو ن ِ، ن ِ اِ م ِ م ِ ] (اِخ ) و منهم سفینه ٔ تحقیق و کرامت و گنجینه ٔ شرف اندر ولایت ابوالفیض ذوالنون بن ابراهیم المصری (رض
ازرقیلغتنامه دهخداازرقی . [ اَ رَ ] (اِخ ) هروی ابوبکر زین الدین بن اسماعیل الورّاق الازرقی الهروی . پدر وی اسماعیل ورّاق معاصر فردوسی بود و فردوسی هنگام فرار از سلطان محمود غزنو
سرلغتنامه دهخداسر. [ س َ ] (اِ) پهلوی «سر» ، اوستا «سره » «بارتولمه 1565» «نیبرگ 202»، در پهلوی «اسر» (بی سر، بی پایان )، هندی باستان «سیرس » (رأس )، ارمنی «سر» (ارتفاع ، نوک