26 فرهنگ

5966 مدخل


مزد

mozd

۱. آنچه در برابر کاری گرفته شود؛ اجرت.
۲. پاداش.

۱. اجر، اجرت، بهره، پاداش، پاداشن، ثواب
۲. حقالعمل، حقالقدم، دسترنج، کرایه
۳. کارمزد، کمیسیون
۴. جزا، عوض، مکافات
۵. نصیب

consideration, earnings, hire, pay, remuneration, wage