مزاریقلغتنامه دهخدامزاریق . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مِزراق . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (دهار) (ناظم الاطباء). و رجوع به مزراق شود.
مازاریکلغتنامه دهخدامازاریک . (اِخ ) فیلسوف و از ارکان دولت چکسلواکی بود. او در «هودونن » (مراوی ) متولد شد (1850-1937م .) و در سالهای 1920-1935 رئیس جمهوری کشو
مازاریکلغتنامه دهخدامازاریک . (اِخ ) ژان . فرزند توماس ... مازاریک است که در پراگ متولد شد (1886 - 1948 م .) و پس از آزادی چکسلواکی از تسلط آلمانها (در جنگ جهانگیر دوم ) به وزارت امور خارجه ٔ کشور خود رسید. (از لاروس ).
مزراقلغتنامه دهخدامزراق . [ م ِ ] (ع اِ) نیزه ٔ خرد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زوبین . (دهار). ژوبین . ج ، مزاریق . (پیشرو ادب زمخشری ص 413). نیزه ٔ کوتاه که به دشمن افکنند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : <
مزراقلغتنامه دهخدامزراق . [ م ِ ] (ع اِ) نیزه ٔ خرد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زوبین . (دهار). ژوبین . ج ، مزاریق . (پیشرو ادب زمخشری ص 413). نیزه ٔ کوتاه که به دشمن افکنند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : <